امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

پسری از جنس فرشته

حرف دل

1392/10/19 19:38
نویسنده : pj
910 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان ببخشید که خیلی نمی تونم بیام بهت بنویسم اخه نمی دونم از چی بنویسم ، واسه همین نمیام ، اخه همه مامانا میان میگن بچه من اینو شکست اونو شکست خورد زمین، نمی دونم کلی چیزای دیگه ، ولی من نمی تونم بنویسم اخه تو هیچکدوم از این کارارو نمی کنی ، حتی یک استکانو نزدی بشکنی ، غذاهاتو پوش ندادی بریزی زمین، و من دعوات کنم بگم همین الان خونرو جاروبرقی کشیدم چرا ریختی زمین، . ولیمن و بابا جونت خودمونو دل خوش کردیم به حرف زدنت که بعضی هاشو میفهمم بعضی هاشو نه، تازگی ها میگی مامان جو ، باباجو ، علی جو ، ، دیشب اصلا حالم خوب نبود همش یا منو صدا میکردی یا باباتو ولی هیچی نمی گفتی . یهو من از کوره در رفتم گفتم درد ، توهم پش بندش گفتی درد . کلی خندیدیم بهت عزیزم ، خیلی دوست دارم نفس مامان خداروشکر میکنم حداقل تورو دارم ، بعضی وقتا واسم گوش میشی و به حرفام گوش میدی به اشکام نگاه میکنی و پاک می کنی ، بعض وقتا که نظرت و میخوام ، مثل اینکه خدا مارو دوست نداره مگه نه ، میگی مامان نه ، میگم ،ادما بعضی وقتا دلشون می خواد با یکی حرفددلشونو بزن ، و اوناهم نصیحت نکننش یا سرزنشش نکن ، من خداروشکر میکنم که هم علی رو دارم هم امیرو دارم، که جفتشون به حرفام گوش میکنن و خسته نمیشن ، و تازه نصیحتمم نمی کنم ، وقتی پیششون گریه میکنم نمی گن چرا گریه میکنی ، خدایا شکرت که بهم یک شوهر خوب و یک بچه صالح بهم دادی ، خداجونم، ،

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان یاسمن و محمد پارسا
25 آبان 92 17:45
خدا نگهدارشون باشه
pj
پاسخ
مرسی عزیزم، که میای و سر میزنی گلم
عشق یعنی
26 آبان 92 9:38
الهیییییییییییییی قربونش برم . کلی خندیدم که ادای خودت و در آورده و گفته درد. خیلی پسر باهوشیه.
pj
پاسخ
حسابی شیطون شده ، همش کلمه های خودمونو به خودمون پس میده
عشق یعنی
26 آبان 92 9:40
عزیزم منم اصلا دلم نمی خواد بهت نصیحت کنم. اما باور کن خیلی وقت ها که حوصله ندارمو دلم میگیره میام تو وب شماها و مخصوصا این فرشته های پاک و معصوم و کلی لذت می برم واقعا خیلی مهمه که انسان با همسرش احساس راحتی کنه و از وجودش آرامش بگیره. مخصوصا تو که علاوه به همسرت یه پسر ناز هم داری که کم کم شیطنت هاش بیشتر میشه و کلی لذت می بری
خاله الهام
28 آبان 92 15:41
سلام مارال جون ببخشید دیر به دیر میام خیلی وقت نمیکنم بیام نت اما همیشه به فکرتن هستم پس امیر کوچولوی ما طوطی شدد وحرفهای مامانی رو تکرار میکنه از طرف من طوطی کوچولو رو ببوس
pj
پاسخ
مرسی که بهم سر میزنی عزیزم حتما عزیزم،
کیمیا
2 آذر 92 14:20
ای بگردم این امیر کوچولو رو خاله جون دوست دارم هوارتااااااااااااا مارال جون میدونم سخته اما میدونم شما یه مادر قوی و پر انرژی هستی ایشالا بهترینها نصیبت شه
pj
پاسخ
مرسی کیمیا جون ، همچنین واسم دعا کن به خداوندی خدا خیلی به دعا نیاز دارم
مامان علی کوچولو
3 آذر 92 8:29
سلام عزیزم زود به زود آپ کن آخه دلمون واست تنگ میشه کم نیار,قوی باش دختر