امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

پسری از جنس فرشته

عشق مامان

1393/2/21 12:04
نویسنده : pj
1,179 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان خوبی بببخشید دیر به دیر میام و ازت مینویسم بابا علی گفته قراره واسه خونه کیس بیاره ایشالله که زودتر کیس بیاد خونه تا بتونم عکسای نازت و بزارم عشقم. خیلی بزرگ شدی یعنی اقا شدی عجیب شیتنطات داره هی زیاد و زیادتر میشه. عشق مامان. نمی دونم از کجا بگم . بزار از کمیسیون پزشکیت بگم.

رفتیم روز چهارشنبه کمیسیون پزشکی تو از ساعت 7.30بیدار شدی و رفتیم واسه کمیسیون پزشکی عشقم خیلی طول کشید تا 1ظهر طول کشید ولی شما اقا بودی و اذیتمون نکردی و بازی میکردی . با ما صدا مون میکردی . خیلی گرم با بقیه حرف میزنی با زبون خودت. یک حاج خانم نشسته بودکنار ما تو هم بهش میگفتی آقا اونم میگفت پسرم من آقا نیستم خانومم توهم قال میکردی با زبون خودت حسابی کلکل میکردی با خانومه و بقیه میخندیدن بهت وقتی نگاهت نمیکرد واسه اینکه نگاهت کنه هی بهش میگفتی آقا آقا اینقدر گفتی تا نگاهت کرد و باز بهت گفت من آقا نیستم خانومم توهم گفتی نه و ازش پرسیدی ددر بودی. اونم میگفت اره پسرم توهم حسابی ذوق میکردی. داشتی با من بازی میکردیو با زبون خودت حرف میزدی خیلیا میومدن میگفتن خانوم مطمینی پسرت مشکل داره سالمه ها بهش نمیخوره مشکل داشته باشه.بالاخره کمیسیونت تموم شدو ساعت 1 تموم شد و رفتیم تا بریم خونه توهم که آتیش سوزونده بودی و خسته بودی اولین چهارراه و هنوز رد نکرده بودیم تو خوابیدی اوردم گذاشتم روتخت بیدار نشدی تا ساعت5 خوابیدی واسه منو بابا جای تعجب داشت که تو این همه خوابیدی . هرچی داره روزا میگذره تو هی داری بزرگ و بزرگتر میشی هر روزت با روز قبلت فرق میکنه. نفس مامان

پسندها (1)

نظرات (2)

عشق یعنی
24 اردیبهشت 93 10:46
مشخصه که امیر جونم حسابی اجتماعی هست و با همه ارتباط بر قرار می کنه این شاله تو مهد هم بهش خوش می گذره
مامان النازي
6 خرداد 93 17:50
ایشالاه روز به روز بیشتر پیشرفتت رو ببینم عزیزم