خوشحالی وصف ناپذیرتو

عزیزدلم ، امروز مامانی دایی جواد اومده بود اینجا ، و ظهرم دایی جواد اومد اینجا، اخخخخخخ چه کیفی کردی تو تو که ظهر ا حتما باید بخوابی امروز نخوابی ، تا اونا از در رفتن بیرون تو مثل یک فرشته مظلوم تازه خوابیدی و منم اومدم تا واست بنویسم ، از شیطنای امروزت، امروز ظهر منو بابا علی رفتیم بخوابیم تو و دایی جواد باهم بازی میکردین جوری که خنده های تو به اسمون میرفت، من از صدای تو وروجک و اون دایی ارازلت خوابم نبرد ، اومدم بیرون شما دوتا رو فرستادم تو اتاق تا بلکه باباعلی بخوابه ، دایی جوادت از اینکه تو منو ایدا صدا میکنی خوشش اومده هی بهت میگفت مامانت و صدا کن بگو دایی کارت داره ،  هی تو صدا میکردی ایدا من میگفتم جون ایدا کارم داری میگفتی نه داییی ، یعنی دایی کارت داره ، هی تو میگفتی ایدا هی اونم تورو بوست میکرد ، نفس من، خیلی دوست دارم ، جیگرم، الانم مثل فرشته های معصوم خوابیدی، جوری که از دیدنت اصلا سیر نمیشم بعد اینهمه که امروز شیطنت کردی ، راستی عشق من ، نمی دونم چرا تو چای خور شدی عجیب در حالی که منو بابا علی چی بشه چایی بخوریم ، صبح که بیدار میشی میگی ، مامان شایی یعنی چایی ، عصرم که از خواب پا میشی میگی ایدا شایی ، وقتی بهت میگم چایی نداریم شیر بخور میگی اه ای بابا شایی شیر نه ، اخ که اون موقع است که بگیرم و حسابی فشارت بدم و از لپت گاز محکم بگیرم نفسم، بهترین هدیه خداوندی واسه من

بعضی وقتا که به بعضیا میگم تو هدیه ی خداوندی واسه من ، یا میگم تو فرشته ای ، بهم میگن دلت خوشه ها ، خدا بهت بچه معلول داده اون وقت تو میگی هدیه خدا ، میگی یه فرشته است تو زندگی تو وعلی ،نمی دونم چرا بعضیها تو ورو خاص میدونن ، واسه همینم ، فکر میکنن چون خاصی نمی تونی هدیه خداوند واسه من و علی بشی ، من تا اخر عمرم تا وقتی نفس تو سینه دارم ، تو رو بابا علی رو مثل خدا میپرستم ، اخه خدا شما دوتا رو واسه من داده ، چون خیلی دوستم داشته باشه ، شاید الان اون مخاطبایی که دارن اینو میخونن به خودشون بگن ، چقدر این بی خیال که به امیرش که اونم دکترا برچسب معلولیت بهش زدن ، و بهش میگن فرشته ، خیلی دوست دارم، با دنیا هم عوضت نمی کنم، حتی اگه بیان و بگن امیرو بده به ما تا ما بهت یک بچه سالم بدیم عوضش هیچ وقت اینکارو نمی کنم عشق من ،