شیطنت ظهر
عشق مامان تو هر کاری کردیم ظهر نخوابیدی و نزاشتی من و بابا بخوابیم از بس که حرف میزدی عشق من.اومدم و بهت هندونه دادم بلکه یکم اروم بشی و رجه وورجه نکنی ولی دیدم با خوردن هندونه سرد انرزیت بلکه کم نشد زیادم شد. عشق مامان . به قول بابا جونت میگه جک تعریف میکنی و خودتم ذوق میکنی و میخندی ماهم با خنده تو میخندیم. مش یا میگی مامان یا میگی بابا اگه بابا جونتم جواب نده صداش میکنی علی علی تا جوابتو بده عشقم . وقتی جواب میدیم . میگیم بله توهم شروع میکنی به ادامه حرف زدنت که ما نمی فهمیم چی میگی و خودتم میخندی. اینجوری دقیقاو منو بابا جونتم اینجوری می خندیدیم منم تند تند میکردم و هی گازت میگرفتم و تو هم اخر کاریا فهمیدی که بوسای من از توش بوی گاز گرفتن میاد . میزاشتی بوست کنم وقتی میخواستم باز گازت بگیرم هی دهنتو باز میکردی و دنبال صورتم میکردی تا گاز بگیری . منم این اخر سریا موفق به گاز گرفتنت نشدم. اخخخخخخخخخخخ که چه حالی کردم کلی لپتو گاز گازی کردم. واسه همینم امروز نرفتیم خونه زن عمو فاطمه اینا . چون اگه لپتو میدیدن بهم میگفتن بابا بچه گناه داره. الانم تو رو گذاشتم رو تخت و داری هفتا پادشاه هو خواب میبینی. عشق من..
چیزی که از دیشب یاد گرفتی اینه که وقتی بابا تو صدا میکنی و میگی علی علی میگه بله راضی نیصتی . و هی صدا میکنی .یا سرش داد میزنی که باباجونت دازه فهمیده که وقتی صداش میکنی و میگی علی اون در جواب به تو اتیش پاره باید بگه جون علی تا تو هم ذوق کنی و بخندی هم ادامه حرفاتو بهش بزنی. عشق من امروز نزاشتی بابا جونت بخوابه خسته دوباره رفت سرکار . رفتن اون همانا و خوابیدن شما همانا اگه بفهمه نزاشتی اون بخوابه و بعد رفتن اون خودت خوابیدی حسابی میچلونتت که هیچی ازت نمونه. عشق من. الان دارم با خودم فکر میکنم که من به تو ناهار چی دادم که اینقدر ظهر حرف میزدی و خسته نمی شدی . فقط ما بینش یکم اب میخوردی تا دهنت خشک شده تر بشه و دوباره شروع کنی...