امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

پسری از جنس فرشته

خدایا چکار کنم

1392/6/31 9:18
نویسنده : pj
706 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقت پیش رفته بود، جایی بهم گفتن اگه به امیر کمک نکنی بهش امیر بزرگ بشه ازتون شاکی میشه که چرا اینکاررا رو واسه من میکردین من الان خوب میشدم. من که این همه کار میکنم باهاش چرا به چشم بقیه نمیاد چرا بقیه فکر میکنن که من چون سنم کمه هیچ کاری واسش انجام نمیدم. ولی به خدا انجام می دم. کسی باور نمی کنه خدا جونم اگه امیر راه نره اگه امیر دیر راه بیافته یعنی همه میخوان بگن تغصیر من. خدایا نه توروخدا نه طاقتشو ندارم اصلا. خدایا چکار کنم خودت بزرگی خودت یک کاری کن خدایا خواهش میکنم. خدایا خسته شدم از این همه حرف . خدایا تو که خودت اون بالا شاهد نشستی و همه رو می بینی.خدایا خیلی دوست دارم باهات صحبت کنم وتوهم بهم راهنما ییم کنی بهم بگی دلیل اینکه تو واسه چی انیرمو اینجوری خلقش کردی. خیلی دلم میخواد دلیلشو بدونم حتی شده خیلی کم. خدایا من که سنم کمه چرا؟ شاید بگی سن کم و زیاد نداره من به هرکی بخوام همچین فرشته ای میدم به هرکی هم نخوام نمیدم. خدا یا نمی دونم. حداقل تو راهی رو جلو پام بزار که حداقل از راه راستی که تو میخوای من منحرف نشم. خدایا دلم گرفته. دلم میخواد برم یک جایی فقط خودم باشم و خودت. دلم میخواد باهات حرف بزنم از هرچی که دوست دارم بگم ، خدایا امید اول و اخرم خودتی پس کمکم کن تا بدونم که همیشه حواست بهم هست تو هر شرایطی...........

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

فریده
31 شهریور 92 10:05
سلام من شما رو لینک کردم .
عزیزم نگران نباش . می دونی من یه کتاب خواندم که واقعی بود ، نویسنده کتاب میمیره و دومرتبه به دنیا برمی گرده و یک سری اسرار از اون دنیا رو می نویسه ، یکی از چیزهایی که برای من خیلی جالب بود این بود که هر فردی که می خواهد به دنیا بیاد بسته به مرتبه اون فرد و اینکه چقدر فرد شجاعی هست یا چه مقام و مرتبه ای نزد خداوند داره تصمیم می گیره که در این دنیا به چه صورت زندگی کنه .
پس پسر شما انقدر نزد خدا مقرب بوده که خودش دوست داشته به این صورت به این دنیا بیاد و شما چقدر به خداوند نزدیک هستید که توی اون دنیا از خداوند خواستید که این جور فرزندی به شما بده .
نمی دونم منظورم رو تونستم برسونم یا نه .



سلام فریده جونم خوبی. اره شاید واقعا این جوری که شما میگینه. میشه لطفا اسم کتابو بگین تا منم برم بگیرم بخونم تا شاید منم دیدم نسبت به همه چی عوض بشه عزیزم منم شمارو لینک می کنم
فریده
1 مهر 92 14:48
سلام عزیزم
اسم کتابی که گفتم در آغوش نور ، نویسنده آن بتی جین آیدی هست . فکر کنم الان با عنوان غرق در نور هم در بازار وجود داره . توصیه می کنم حتما این کتابو بگیری و مطالعه کنی مطمئنم اون وقت به پسرت خیلی بیشتر افتخار می کنی چون می فهمی چقدر نزد خدا مقام بلندی داشته که اونو به این صورت خلق کرده و خودتم چقدر شجاع بودی که از خداوند خواستی که مادر چنین فرد ارزشمندی باشی
موفق باشی


مرسی فریده جونم . دستت درد نکنه حتما میگیرم بخونم اخه لازم دارم واسه خوندنش اخه به جای اینکه روحم بزرگتر بشه و به خدا نزدیکتر بشم دور تر میشم ازش.
مامان آیسا
2 مهر 92 5:39
سلام مارال جون خوبی؟امیرحسین عزیزم خوبه؟الان تا جایی که تونستم آرشیوتو خوندم.وعکسای قشنگ گل پسریتو دیدم.عزیزم این درددلهات با خدا اونقدر صمیمی و زیباست که واقعا آدمو به یه حال قشنگی میبره.حس میکنم خیلی دلت پاکه و به خدا نزدیکی که اینقدر خالصانه دعا میکنی و با خدای خودت حرف میزنی.دعا میکنم که خدا هرجوری که صلاح میدونه جوابتو زودی بده وشک ندارم که همینطور میشه.خدا همیشه بهترینهاشو به صبورترین بنده هاش میده.البته بهترین از دید خودش نه دید کم ما .
اما درمورد اینکه گفتی بقیه فکر میکنن تو کاری واسه پسرت انجام نمیدی یه چیزی بهت بگم؟من یه مطلبی تو وبم نوشتم با عنوان "برای تو بهترین مادر دنیا هستم" اگه تونستی بخونش.من این نظرو فقط نسبت به خودم ندارم.به نظرم هرمادری برای فرزندش بهترینه.هرمادری بهتر از هرکسی میدونه کودکش به چه چیزی نیاز داره و چه کاری براش بهتره.پس اصلا مهم نیست که دیگران در مورد تو چه نظری دارن.مهم اینه که ما وجدانمون راحت باشه که هرکاری که از دستمون برمیاد برای کودکمون انجام دادیم.بذار دیگران هرچی میخوان بگن.تو خودتو به خدا بسپار.ادمای کوتاه نظر و سطحی نگر همیشه همه جا هستن.نظراتشون فقط به درد خودشون میخوره.کسی چه میدونه تو چه سختیهایی برای پسرت کشیدی؟کسی جای تو نباشه از کجا بدونه؟پس از این به بعد دیگه به حرف کسی اهمیت نده.فقط به حرف دل خودت گوش کن.تو برای امیرحسین بهترین مادر دنیایی و صلاحشو از هرکسی بهتر میدونی.هرکس بگه تو براش کم گذاشتی فقط بهش بگو تا جای من نباشی نمیفهمی.نذار هیچ حرفی تورو از مسیرزندگیت دور کنه یا ناامیدت کنه.آدمهایی هستن که اگه درشبانه روز حتی یک ساعت نخوابیم و از کودکمون مراقبت کنیم بازهم میگن کمه.پس اونارو از ذهنت حذف کن و با تموم تمرکزت به امیرحسین فکر کن که یه نگاه مهربونش به دنیا می ارزه.همه ما لحظاتی داریم که دلمون میگیره و فقط خدارو داریم.اون لحظه ها یعنی اینکه درست تو خونه خدا نشستیم و داریم باهاش حرف میزنیم پس قدراین لحظاتو بدون.امیرحسین عزیزمو ببوس.

مرسی ایسان جون خیلی حرفات باحاله و به دلم خیلی نشست. بعضی وقتا خیلی دلم میگیره که چرا من؟ ولی به قول مامان یکی از فرشته ها چرا من نه؟
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
3 مهر 92 10:54
امیدتو از دست نده حرف مردم هیچ وقت تمومی نداره. ایشالا پسرت ب زودی راه میره و دهن همشونو میبنده خصوصی داری
عاطفه
3 مهر 92 22:06
یه جور دیگه روت حساب می کردم ! نبینم کم بیاری ها ! تو میتونی !


چشم حتما سعی میکنم درست بش، و شاکرخدا
مامان حسن
5 مهر 92 14:30
سلام مارال جان
عزیزم منم با نظری که مامان آیسا گذاشته موافقم ضمن اینکه مارال جان قرار نیست تو به اعضای بزرگ کردن بچه ات از دیگران نمره بگیری که..
عزیزم همه ی اونایی که بهت این حرفارو میزنن از سر دلسوزیشون هست چون دوسدت دارن ولی تمام کارهای تورو نمیبینن..آنچه را که میبینن میگویند نه آنچه را تو انجام میدهی...
متوجهی؟

آنچه را که میبینند..نه آنچه را که تو انجام میدهی

چون تو یقیانا همه ی کارهایی که برای امیر حسین انجام میدی جلوی چشم اونا که انجام نمیدی که عزیزم..


عزیز دلم تو برای بچه ات در حد توانت هر کاری که باید یقینا انجام میدی..با توجه به سنو سال کمت بهتر هست مامانت هم بهت کمک کنه البته اگه در توانش هست..

اعصابت رو داغون نکن به خاطر این حرفها..چون اونا هم از سر دلسوزی و دوس داشتن تو این حرفا رو میزنن..

به امید موفقیت تو در ارائه ی خدمات هرچه بهتر مادرانه ات به امیر حسین عزیز


سلام ارام جونم خوبی. من مامانم نمی تونه کمکم کنه زیاد اخه هم خونشون دوره هم اینکه امیر پیششون وانمی ایسته.
عشق یعنی...
6 مهر 92 11:18
سلام من همیشه میام این جا اما معمولا کم نظر می زارم اما الان نظرم دیگه عوض شده عزیزم خواهرزاده ام نارسایی کلیه داره و دیالیز میشه خیلی سخته خیلللللللللیییییییییییییییییی اما هیچ چیزی مثل روحیه بالا داشتن نیست خدا دلت و این قدر بزرگ کرده که توان داشته باشی و بعد بذر این فرشته و کاشته تو دلت من همیشه برای فرشته های کوچولو و پاک دعا می کنم
عشق یعنی...
6 مهر 92 11:21
با اجازتون لینک شدین
فریده
7 مهر 92 12:03
سلام خانم
کتابی که بهت معرفی کردم تهیه کردی ؟
موفق باشی.
امیر حسین رو هزار تا ماچ گنده بکن.


سلام عزیزم رفتم دنبالش هنوز موفق به پیدا کردنش نشدم ، ولی بازم میگردم ببینم پیدا میکنم یانه