تولد گرفتن مامانی و بابایی دایی جواد واسه باباعلی
دیشب رفتیم خونه مامان جون اینا عمم اینا هم از تبریز اومده بودن رفته بودیم ببینیمشون. بابا علی نشسته بود پایین و منو دایی جواد رفتیم بالاتا کیک و اماده کنیم
بعدشم که همرو صدا کردیم تا بیان بالا وقتی اومدن بالا حسابی جشن گرفتیم و تو فسقل جوجه حسابی کیف کردی . بعد شامم هم کیک و بریدیم . خوردیم حسابی کیف کردیم . من و بابا برگشتیم خونه شما هم موندی خونه مامانی اینا تا منم امروز عصر برم از اونجا برت دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی