بی قراری
امیر مامان چند روز بی قراری می کنی خیلی همش نق میزنی و گریه می کنی . عشقم. 5شنبه که از خونه مامان جونی عمه اومدیم خونه ما زودتر اومدیم خونه چون شما بی قراری می کردی و گریه می کردی . بردیمت دکتر از دکتر پرسی دیم که چرا بی قراری می کنی گفت چون گوش سمت چپت التهابش زیاده و گوشت چون درد می کنه تو هم بیقراری می کنی. امپول بهت زدن تا اروم بشی و کلی هم شربت دادن تا بهت بدم. تازه ادیشب هم نزاشتی تا صبح بخوابی یا تا صبح سرفه می کردی یا اینکه دماغت کیپ شده بود و نفس کم میاوردی . و نفس نفس میزدی. اصلو سرفه نمی کردی نمی دونم چرا از نصف شب شروع کردی به سرفه کردن. مامان جونم زود خوب شو اخه قراره دوشنبه هفته جدید بریم تهران. اگه باز بی قراری کنی مسافرت بهت خوش نمی گذره مامان جون سعی کن زودتر خوب بشی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی