مطلب داغ داغ
عشق من چند لحظه پیش داشتم با خاله الهام حرف میزدم، گفتی یهو ایدا کیه ، گفتم خاله الهام ، گفتی اااااا آله گفتم اره ، بعد من اومدم و حسابی چلوندمت ، بعدش هی میگی آله جون ، کو ، گفتم نیست رفته خونشون ، توهم بهم گفتی اه ای بابا ، گفتم میاد خاله خونمون ، بعد تو با ارمیا بازی میکنی ، اخخخخخ که چقدر تو خوشحال شدی نفسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی